امروز باز باران بارید و من از روزن کوچک پنجره ای وسیع ریزش برگ های رنگ رنگ پاییزی را در آغوش اشک آلود باران نظاره کردم و دیدم بی تابی نگاه شاخه ها را، چشمان تر درخت چنار را در بدرقه برگ ها بر زورق دست جویباران؛ و من امروز - چون همیشه- یاد داشتم نگاه باران را و این بار تازه تر شد...
و چه زیباست باران...