تکه نانی دارم ، خرده هوشی، سر سوزن ذوقی
و خدایی که در این نزدیکی است
لای این شب بوها، پای آن کاج بلند
روی آگاهی آب، روی قانون گیاه
و دوستی بهتر از برگ درخت
بهتر از آب روان...
ادامه...
آدم ها و گنجشک ها
... آدمها حتی مثل گنجشکها نیاز به کیش کیش ندارند. میروند اما با دلی شکسته
عشق اونه که...
فرید ، بابا، عشق اون نیست که وقـــتی دیدیش دلت بلرزه عشق اونه که وقتی نمی بینیش دلت می خواد کنده شه... " خسرو شکیبایی"
دلتنگی حقیقی
... اما تو هیچوقت به زنی نگاه نکردی که بخواهی جونت رو فداش کنی. کسی رو نشناختی که با چشماش بتونه تو رو از خودبیخود کنه و احساس کنی خدا فرشتهای رو از آسمان برای تو به زمین فرستاده...
لحظه های هستی من از تو پر شده ست آه! در تمام روز، در تمام شب، در تمام هفته، در تمام ماه در فضای خانه، کوچه، راه در هوا، زمین، درخت، سبزه، آب در خطوط درهم کتاب در دیار نیلگون خواب ای جدایی تو بهترین بهانه گریستن بی تو من به اوج حسرتی نگفتنی رسیده ام
شعر زیبایت قلبم را بی تاب تر از همیشه کرد ای عشق جاودان... رویای هر لحظه ام تو را از خدا می جویم
لحظه های هستی من از تو پر شده ست
آه!
در تمام روز، در تمام شب، در تمام هفته، در تمام ماه
در فضای خانه، کوچه، راه
در هوا، زمین، درخت، سبزه، آب
در خطوط درهم کتاب
در دیار نیلگون خواب
ای جدایی تو بهترین بهانه گریستن
بی تو من به اوج حسرتی نگفتنی رسیده ام
شعر زیبایت قلبم را بی تاب تر از همیشه کرد
ای عشق جاودان...
رویای هر لحظه ام
تو را از خدا می جویم