مثل یکی رهگذر از کوچه ها می گذرم هر سحر از کوچه ها
آی نسیم سحری ، صبرکن ما را باخود ببر از کوچه ها
دلتنگم دلتنگ از خانه ها وز معبر، از گذر، از کوچه ها
آی نسیم سحری ، صبرکن ما را باخود ببر از کوچه ها
باید پل زد به خیابان عشق یک شب آسیمه سر از کوچه ها
باید با بوی گل سرخ رفت جایی دلبازتر از کوچه ها
آی نسیم سحری ، صبرکن ما را باخود ببر از کوچه ها
فردا مهمان شقایق شوم بگذرم امشب اگر از کوچه ها
فرجامم، دامنه ی دشت هاست خواهم رفت آخر از کوچه ها
آی نسیم سحری ، صبرکن ما را باخود ببر از کوچه ها
...
پی نوشت1: نمی دانم، چرا این آهنگ ناخوداگاه من را یاد حال و هوای شمال می اندازد ...
پی نوشت2: با صدای حسن همایونفال، از یوتیـوب بشنوید یا از پرشین گیگ دانلود کنید.
خیلی دلنشین بود
...
باید با بوی گل سرخ رفت
جایی دلبازتر از کوچه ها