خانه دوست

رویش عشق سرآغاز کتاب من و توست...

خانه دوست

رویش عشق سرآغاز کتاب من و توست...

یادداشت قدیمی 2

سلام
علیک السلام، چی شده یادی از ما کردی...!؟
ها... همینجوری دلم تنگ شد برات
خب شما که دایم مزاحمی دیگه عادت داریم؛ خب، بفرمایید
والا از کجا بگم؛ نمیشه یه بار هم شما بفرمایید؟
ای بابا دوباره رفتی سراغ تعارف...
تعارف! نه والا زیاد حرف می زنم دوست دارم کمتر حرف بزنم شما هم کمی صحبت کنید
خب از کجا بگم؟
از دلت...
دل شده کاسه خون...
الهی زنده نباشم...
خب بسه خودت را لوس نکن
بببخشد، باشه
راستی نگفتی چقدر من را دوست داری؟
از دل اگر برآید در آسمان نگنجد
تو چطوری...؟
هیچی می خوام گریه کنم
چرا؟
... همینطوری
باشه تو حال خودت باش
_________________________
این هم تا همینجا تمام شده... و شاید هم کمی لوس! به تاریخ 10 آوریل 2012، برابر با 22 فروردین 91
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.