خانه دوست

رویش عشق سرآغاز کتاب من و توست...

خانه دوست

رویش عشق سرآغاز کتاب من و توست...

خدا و تو و من...

همدم خیال

تو را می بینم نشسته زیر نور مهتاب

به زندگی می اندیشم

به تو و به خوبی هایت

به تو و غم هایت

به تو و آرزوهایت

به تو و حجب و حیایت

به مهجوری روح طوفان زده ات

به معصومیت تو

به قلب ناچیز خودم

و عشق و علاقه ای که از مرزهای این قلب کوچک فراتر رفته

و روح را اسیر خود کرده

افسوس که کسی را یارای باور عمق آن نیست

جز خدا

افسوس که قلب های ما چه تنها بود

اگر خدا نبود

و اگر ما برای هم نبودیم

...

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.