خانه دوست

رویش عشق سرآغاز کتاب من و توست...

خانه دوست

رویش عشق سرآغاز کتاب من و توست...

حسب حالی ننوشتی و شد ایامی چند...


می خواستم چند کلمه ای بنویسم از روزهایی که می گذرد تا حسب حالی باشد...

دستم به نوشتن نمیره، دلم می خواد دوست بود اینجا و فقط کمی نگاهش می کردم. با چشمهام حرف می زدم...

اگرچه حسب حالش را به سختی می توان از میان نوشته های گاه به گاه کوتاه دریافت اما سکوتش هم سخن ها با من دارد. گاه هم میان رویاها و خواب هاست و همیشه دعاها و آرزوها...

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.