خانه دوست

رویش عشق سرآغاز کتاب من و توست...

خانه دوست

رویش عشق سرآغاز کتاب من و توست...

برای دوست



گذارم به باغ افتاد، آرزو دارم که بودی و گیلاس نوبرانه برایت می چیدم. تنهایی، دلم هیچ نخواست. راستی امروز دیدم خربزه هم همه جا آمده...

چند وقتی است، هربار که چشم هام را برهم میذارم خواب تو را می بینم؛ آرزو دارم هرکجا باشی تنت سلامت و دلت شاد باشد و از میوه های لذیذ این فصل لذت ببری...

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.