خانه دوست

رویش عشق سرآغاز کتاب من و توست...

خانه دوست

رویش عشق سرآغاز کتاب من و توست...

دعا

عرفه

دعا

دوست

عشق

...

بر آستان جانان...

سلام همسفر عشق

که روز و شب با دلم همنشینی

دیر زمانیست، خبر دارم از غم دلت

و بی خبر از غمت، از حالت و از روزان و شبانت

دیر زمانیست که دعا می کنم

و قلب من پیامی دارد برایت

از مهر و دوستی و عشق

از آرزوی شادی تو

در دعای روزان و شبان

به مژگان گرد از راه می شویم

از بذر عشق بر زمین گل می نشانم

و به اشک عشق آب یاری می کنم

ای مهربان بی همتا

آرزو دارم

جان بسپارم به قدومت...

rose

سخن بزرگان...

 اگر می‌دانستم این آخرین دقایقی است که تو را می‌بینم، به تو می‌گفتم «دوستت دارم» و نمی‌پنداشتم تو خود این را می‌دانی. همیشه فردایی نیست تا زندگی فرصت دیگری برای جبران این غفلت‌ها به ما دهد. کسانی را که دوست داری همیشه کنار خود داشته باش و بگو چقدر به آن‌ها علاقه و نیاز داری. مراقبشان باش. به خودت این فرصت را بده تا بگویی: «مرا ببخش»، «متاسفم»، «خواهش می‌کنم»، «ممنونم» و از تمام عبارات زیبا و مهربانی که بلدی استفاده کن. هیچکس تو را به خاطر نخواهد آورد اگر افکارت را چون رازی در سینه محفوظ داری. خودت را مجبور به بیان آن‌ها کن. بهدوستان و همه‌ی آنهایی که دوستشان داری
بگو چقدر برایت ارزش دارند. اگر نگویی فردایت مثل امروز خواهد بود و روزی با اهمیت نخواهد گشت. ... . همراه با عشق
 
 
گابریل گارسیا مارکز

آسمان دل

سر صبح

در انتهای سرد سحر

دم شبرنگ طلوع

من و رویایی ز دوست...

خلوت...

من میان کوچه خلوت مهر

با دلی

سال ها در انتظار

سال ها در آرزو...

نغمه های زلال قلبی را شنیدم

که چلچله ها را

آسمان و زمین را

روشنی مهتاب را روی زورق آب

زمزمه صداقت را روی پرچین سادگی ها

طلوع محبت را از میان یک دفتر شعر

لهجه شبنم را روی گلبرگ صبح

لبخند عشق را

روی یک نیمکت تنها

در دل پاییز

پای سفره یک رود

در درخشش طلایی آفتاب

از میان گلبرگ های یک گل ساده

با صدای دلنشین

بر آرزوی قلب بی سامانم خواند

اشک های من از تنهایی نیست

از جای خالی زندگی نیست

از نبودن اوست

از دوری آن قلب زلال

از آن نیمه گمشده است

...

حرف دل


سلام همسفر عشق

سلام مهربانم

روزها و شب های من دور از تو، بی خبر از تو، نگران از اندوه فروخورده ای که دلت را می فشرد...

سخت در اضطراب و بغض است

ستاره بی همتای آسمانم

برای دل آسمانی ات آرزوی آرامش و شادی دارم
در هر قنوت نام زیبای تو را با عشق و آرزو جاری می کنمبر وجودم تنها چیزی که غوغا میکند تنها نام تو و عشق توست
بگذار تا برایت از دلتنگیهایم بگویم که از جدایی هاست و از دوری ها

ای عاشق هرچه عشق و ای لطیف هرچه لطافت

من خاکسارانه خود را به پایت مینهم و تو را در همه چیز جستجو میکنم

کجا روم که جز تو عاشق تری بیابم 

کجا رو کنم که اشتیاقی بیشتر ببینم و مهربانی فراتر...

پیامم را بدان و برمن بازهم محبت و عشق ارزانی بدار

برمن نگاه کن و چشم دار که میخواهم همچنان عاشق تو باشم و محبوب تو...

نمیدانی چقدر دوستت دارم...

______________
شباهنگ، با تصرف

تپش سایه مهر از دل ساده دوست...



دلـم مـی خـواهد

هـمـیـشـه دلـم مـی خـواسـت بـدانم

چـه حـالـی داری

وقـتـی کـه ایـن هـمـه

دوسـتـت دارم

قبله دل



تو خورشـــیدی و ُ من 

گل ِ آفـــتاب گـــردان 

هــــرکجـــا بـــاشی 

قــــبله ام ،

همانـــجــــاست ...

همان سو رو می کنم

و باز می گویم

دوستت دارم