نگاهش...
و گل ها هم از دلتنگی نبودنش
نشستند لب پرچین دل به انتظار
رها شدند در زمزمه روشن آفتاب
و در رویای ابدی نگاه مهربانش
عطر محبت را بخشیدند به نسیم
...
یک تصویر...
یک تصویر ... / جایت خالی
جای یک فرشته خالی بود، اگرچه در قلبم هستی در فکرم، در تمام لحظه هایم...
سجود سبز محبت...
سلام ای دوست
آرزو دارم در سلامت و آرامش باشی
برای خاطر مهربانت آرزوی شادی دارم
دلم هر لحظه به هوایت پر می کشد
دلم آکنده از عطر جاویدان محبت توست
هر روز از نسیم عطر احساس تو را می جویم
و از آسمان سراغ نگاه مهربانت را می گیرم
برایت آرزوی شادی و عشق روزافزون دارم
نسیم نوازش...
و صدای پر مرغان اساطیر می آید در باد...
پی نوشت: قصد داشتم از فرشته مهربانی بنویسم که پرواز پرندگان را دوست دارد، نوازش گیسوان را...
لحظه لحظه در یادم مرور می شوی...
ای عشق خوش سودای ما...
نازنینم
قلب مهربانت را از فرسنگ ها فاصله با آهنگ عشق می خوانم
نسیم را سپردم تا مروارید اشک را از گونه هایت به نوازش برگیرد
به امید روزهای زیباتر در کنارت با قلبی سرشار از شادی و امید
نسیم سحری...
مثل یکی رهگذر از کوچه ها می گذرم هر سحر از کوچه ها
آی نسیم سحری ، صبرکن ما را باخود ببر از کوچه ها
دلتنگم دلتنگ از خانه ها وز معبر، از گذر، از کوچه ها
آی نسیم سحری ، صبرکن ما را باخود ببر از کوچه ها
باید پل زد به خیابان عشق یک شب آسیمه سر از کوچه ها
باید با بوی گل سرخ رفت جایی دلبازتر از کوچه ها
آی نسیم سحری ، صبرکن ما را باخود ببر از کوچه ها
فردا مهمان شقایق شوم بگذرم امشب اگر از کوچه ها
فرجامم، دامنه ی دشت هاست خواهم رفت آخر از کوچه ها
آی نسیم سحری ، صبرکن ما را باخود ببر از کوچه ها
...
پی نوشت1: نمی دانم، چرا این آهنگ ناخوداگاه من را یاد حال و هوای شمال می اندازد ...
پی نوشت2: با صدای حسن همایونفال، از یوتیـوب بشنوید یا از پرشین گیگ دانلود کنید.