خانه دوست

رویش عشق سرآغاز کتاب من و توست...

خانه دوست

رویش عشق سرآغاز کتاب من و توست...

لحظه ها را...


لحظه‌ها را با تو بودن

در نگاه تو شکفتن

حس عشق رو در تو دیدن
مثل رویای تو خوابه

با تو رفتن
با تو موندن
مثل قصه تورو خوندن

تا همیشه تورو خواستن
مثل تشنگی آبه


اگه چشمات من رو می‌خواست
تو نگاه تو میمردم
اگه دستات مال من بود
جون به دستات می‌سپردم

اگه اسمم رو می‌خوندی
دیگه از یاد نمی‌بردم

اگه با من تو می‌موندی
همه دنیارو می‌بردم

بی تو اما سرسپردن
بی تو و عشق تو بودن

تو غبار جاده موندن
بی تو خوب من محاله

بی تو حتی زنده موندن
بی هدف نفس کشیدن

تا ابد تورو ندیدن
واسه من رنج و عذابه


اگه چشمات من رو می‌خواست
تو نگاه تو میمردم

اگه دستات مال من بود
جون به دستات می‌سپردم

اگه اسمم رو می‌خوندی
دیگه از یاد نمی‌بردم

اگه با من تو می‌موندی
همه دنیارو می‌بردم

توی آسمون عشقم
غیر تو پرنده‌ای نیست

روی خاموشی لبهام
جز تو اسم دیگه‌ای نیست

توی قلب من عزیزم
هیچ کسی جایی نداره

دل عاشقم بجز تو
هیچ کسی رو دوست نداره

اگه چشمات من رو می‌خواست
تو نگاه تو میمردم

اگه دستات مال من بود
جون به دستات می‌سپردم

اگه اسمم رو می‌خوندی
دیگه از یاد نمی‌بردم

اگه با من تو می‌موندی
همه دنیارو می‌بردم

لحظه‌هارو با تو بودن

لحظه‌هارو با تو بودن

...

______________

معین/ لحظه ها

تو کجایی...

من کوچه ها را با دستان خسته ام آب داده ام
هنوز هنگامی که صدای بال زدن پرنده ها را می شنوم با شوقی وصف ناپذیر بر سر جاده می ایم
تا غبارهای راه را با مژه هایم کنار بزنم
هنوز مژده آمدنت را از ماه می شنوم
و ستارگان چشمک زنان حرف ماه را تصدیق می کنند
تو کجایی... خود بگو
من که همه جا تو را می بینم چگونه دوری ات را تحمل کنم
دوری ات گرچه درونم را به ستوه در آورده
ولی هنوز با یاد تو می خوابم
به امید تو بر می خیزم و با عشق تو کار می کنم
این است زندگی من
ناجی من, نازنینم, مهربان ,کجایی,کی می آیی...؟

علی اکبر ثابتیان

یاد رنگین دوست ...

هر چه با من اینجاست

رنگ رخ باخته است

آفتابی هرگز
گوشه چشمی هم
بر فراموشی این دخمه نینداخته است


اندر این گوشه خاموش فراموش شده
کز دم سردش هر شمعی خاموش شده


یاد رنگینی در خاطرمن

گریه می انگیزد

...

اوست...

اوست نشسته در نظر

من به کجا نظر برم

اوست گرفته شهر دل

من به کجا سفر برم

...

در خیال / محمدرضا شجریان

دلم یک نفر را می خواد...

دلم یک نفر را می خواد

حرف های دلم را

خودم را

از ته دل،

از ورای ظواهر،

شک و تردیدها،

ساده انگاری ها،

مقایسه ها،

دلسوزی ها

باور کنه

به اندازه ای که من باور دارم

تو را

...

دلم گرفته ای دوست...

ستاره ها نهفته

در آسمان ابری

دلم گرفته ای دوست

هوای گریه با من

...

rose