-
تنها تو ...
جمعه 20 اردیبهشت 1392 06:28
به تو می اندیشم ای سراپا همه خوبی تک و تنها به تو می اندیشم همه وقت همه جا من به هر حال که باشم به تو می اندیشم تو بدان این را تنها تو بدان تو بیا تو بمان با من تنها تو بمان جای مهتاب به تاریکی شبها تو بتاب من فدای تو به جای همه گلها تو بخند اینک این من که به پای تو درافتاده ام باز ریسمانی کن از آن موی دراز تو بگیر تو...
-
ماه شب افروز دل...
پنجشنبه 19 اردیبهشت 1392 22:59
میان خلوت هر شب، تنها صدای نازک تپش های قلبیست که هر زمزمه اش تکرار نام دوست با دعایی از ته دل. برایت زیباترین ها را به دعا می خواهم. می خواهم که آنچه مانده است از عمر اندک مایه ام، همه تقدیم دوست گردد. رویای تو زیباترین نعمت آسمانی است در این شب های تنهایی. وقتی که دوش از دیدنم دست بر روی گرفتی و از نگاهم و صدایم،...
-
دوش دیدم...
پنجشنبه 19 اردیبهشت 1392 06:54
دوری ات رنگ می بازد وقتی رویای دیرین و شیرین شبم هستی. با محبت می آیی و "رشته صحبت را به چفت آب گره" می زنی، و چون از خواب برمی خیزم، سرشار از شوق تو هستم. اگرچه دیرزمانیست پریشانی روزگاران را تنها خدا می داند... باز زیستنم از همین حضورت زیباست، ذوق دارد. حضور تو نسیم بهشت است در برزخ دوری، حتی اگر تنها در...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 18 اردیبهشت 1392 19:45
-
دم بی روح بهار...
چهارشنبه 18 اردیبهشت 1392 07:15
-
ای نزدیک
سهشنبه 17 اردیبهشت 1392 23:42
در نهفته ترین باغ ها ، دستم میوه چید و اینک ، شاخه ی نزدیک، از سر انگشتم پروا مکن بی تابی انگشتانم شور ربایش نیست ، عطش آشنایی است درخشش میوه، درخشان تر وسوسه چیدن در فراموشی دستم پوسید دورترین آب ریزش خود را به راهم فشاند پنهان ترین سنگ سایه اش را به پایم ریخت و من ، شاخه ی نزدیک از آب گذشتم ، از سایه بدر رفتم رفتم ،...
-
شب...
سهشنبه 17 اردیبهشت 1392 21:03
ای یادت باران، دلت بهار؛ در همین یک قدمی، جای پژواک نگاه تو بر دل آینه می جوشد. اشک سرد آینه را دل تنهایی خاک مهمان است. در این بزم سکوت، تنها به نگاهت می نگرم...
-
چهل و هشتمین روز بهار
سهشنبه 17 اردیبهشت 1392 06:46
-
گر نبودی عشق بفسردی جهان
دوشنبه 16 اردیبهشت 1392 20:29
نمی نویسم که دلت آزرده شود یا بخواهی اظهار شرمندگی و ناراحتی کنی. می دانم که قلب پاک و روح نجیبت اینقدر اندوه و دغدغه در خودش فروریخته و غم هاش را با سجاده و آسمان شریک شده که روا نیست اندوه بر بوستان لطیف خاطرت باریدن و سایه محنت بر آسمان نگاهت افکندن... می نویسم چون "از صدای سخن عشق ندیدم خوش تر // یادگاری که...
-
من به اندازه یک ابر دلم می گیرد...
دوشنبه 16 اردیبهشت 1392 17:20
وقتی از شوق تو بی تابم و آسمان نگاهت در یک قدمیست، پشت یکی شیشه ی شب رنگ و کبود. وقتی از باغچه مهر تو یک برگ سکوت سهم تنهایی دستان من است. وقتی از حادثه ی روشن عشق، نبض بی تاب دلی تا ابد در طلب همدم خود غمناک است...
-
دوست
دوشنبه 16 اردیبهشت 1392 15:36
زیر باران باید رفت دوست را زیر باران باید دید عشق را زیر باران باید جست...
-
تو را به خاطر عطر گل ها...
دوشنبه 16 اردیبهشت 1392 07:05
تقدیم به دوست که حضورش با باران، عطر و لطافت گل ها، پرواز پرستوها، با هرچه زیبایی هستی است، درآمیخته. ________ تصویر: گل صد پر
-
یاد یار مهربان...
یکشنبه 15 اردیبهشت 1392 22:05
امروز عصر دقایقی به خواب رفتم. پر شدم از خاطره ی تو، حضوری معنی دار، فراگیر اما مبهم و آخرش با بی تابی از خواب پریدم... صدای اذان می آمد که درب را بستم، لحظاتی ایستادم و گوش فرا دادم. صوت موذنی بود که بیش از همه بر دل می نشیند. هوا کمی سرد بود، در خود پیچیدم اما آب که گرم شد، سرم را بی اختیار بالا بردم، آب بر صورتم...
-
قدم های راه
یکشنبه 15 اردیبهشت 1392 18:49
خواندم که امروز نتایج انتخاب رشته آزمون دکتری اعلام شده. چون می دانم نتیجه خوبی داشته ای، از همین جا تبریک می گویم. امیدوارم رشته ای که دوست داری، در دانشگاهی که دوست داری و در زمینه ی مورد علاقه ات برگزیده گردی و دل خود و خانواده ات (و مخصوصا پدر) را شاد کنی. امیدوارم از خبر شادی هایت بی نصیبم مگذاری. راستی، عکس...
-
فال امروز
یکشنبه 15 اردیبهشت 1392 17:48
-
توی آسمون قلبم...
یکشنبه 15 اردیبهشت 1392 07:18
-
لهجه ی باران...
شنبه 14 اردیبهشت 1392 22:03
چند روزی است باران سخاوت مندانه تن بی جان زمین را می شوید و بی شک گرد از قدم هایت و شاید از مژگانت... امروز... دلم سکوت برمی چیند. آرزو دارم از تو بشنوم، از روزهایت، آرزوهایت. از سفر خاطرت در سجاده سبز دشت از روزن نوری که تنهاییت را روشنی می بخشد. از آواز چلچله ای که آهنگ لطیف بیداری در گوشت می نوازد. می دانی، از شادی...
-
مهتاب
شنبه 14 اردیبهشت 1392 05:13
زیر نور کم رمق مهتاب از ورای ابرها، تماشای طبیعت با خیال صبح درمی آمیزد...
-
... که من عاشقم گر بسوزم رواست
جمعه 13 اردیبهشت 1392 23:18
...و شمع را چون زبان به حال خویش گشوده شد، به زمزمه ای گفت آتشی است بر دلم که از سرم بر آسمان زبانه می کشد. جانم از دوری* ذره ذره می سوزد و قامت شکسته ام هر دم فرومایه تر می گردد. اشک چشمانم، داغیست آتشین بر پیکر بی جانم و مردمان را از این حال زار هیچ التفات نیست، مگرکه محفل خویش را از داغ دلم آرایند. جز پروانه هیچ کس...
-
لطافت روح خلقت
جمعه 13 اردیبهشت 1392 18:27
تو هم جتما نشسته ای و این بارش لطیف را تماشا می کنی. دلت آرام باد. به پاکی باران...
-
باران
جمعه 13 اردیبهشت 1392 16:06
امروز آسمان از صبح هوای دوست را داشت، اگرچه هر رنگی از آسمان جلوه ای از حضور اوست. باران که گرفت، گل می چیدم فکر کنم از 1366 گذشت اگر اجازه می دادی، برایت می آوردم، گل محمدی بوی آرامش بخشی دارد؛ زنبورها روی گل ها جولان می دادند و دلم نمی آمد اذیتشان کنم، به درازا کشید، نزدیک باران که شد، همگی رفتند و من تنها شدم اما...
-
گل خوشبوی این روزها...
جمعه 13 اردیبهشت 1392 12:52
-
من با تو می نویسم...
جمعه 13 اردیبهشت 1392 06:45
من روز خویش را با آفتاب روی تو کز مشرق خیال دمیده ست آغاز میکنم من با تو می نویسم و می خوانم من با تو راه می روم و حرف میزنم وز شوق این محال : که دستم به دست توست من جای راه رفتن پرواز میکنم آن لحظه ها که مات در انزوای خویش یا در میان جمع خاموش مینشینم موسیقی نگاه تو را گوش میکنم گاهی میان مردم، در ازدحام شهر غیر از...
-
یاد ...
جمعه 13 اردیبهشت 1392 04:22
دیر زمانیست که سحرگاهان چراغ خاموش شب را به شعله ی هوشیاری، عشق روشنی بخشیده است.
-
روز معلم
پنجشنبه 12 اردیبهشت 1392 20:30
روز معلم مبارک باد برای تو که علم را می آموزی و شغل انبیا را دوست داری. برای فداکاری ات، مهربانی ات. برای احساس والای انسانی ات. و برای من معلم مهربان عشق هستی، از الفبای دوست داشتن تا آخر عشق و دل باختن، باریدن و جاری شدن، گم شدن و فدا شدن. کاش راهی بود بوسه ای بر دستان مهربان و سخت کوشت زنم، اگرچه جان را هم در پایت...
-
می بارد، می بارم...
پنجشنبه 12 اردیبهشت 1392 19:40
باران را طراوت را برای خاطر تو دوست می دارم
-
آسمان و نگاه
پنجشنبه 12 اردیبهشت 1392 06:22
یک قطره کوچک، یک ترنم لطیف باران کافیست تا در خلوت سحرگاه، خواب از چشم بیدارم بزداید. یک ندای آسمان کافیست تا دلم را بی صدا تا یک رنگ ترین افق یاد و حضورت پرواز دهد...
-
شب ها
پنجشنبه 12 اردیبهشت 1392 00:20
شب ها که دریا، می کوفت سر را بر سنگ ساحل، چون سوگواران شب ها که می خواند، آن مرغ دلتنگ تنهاتر از ماه، بر شاخساران شب ها که می ریخت، خون شقایق از خنجر ماه، بر سبزه زاران شب ها که بودیم، در غربت دشت بوی سحر را، چشم انتظاران شب ها که غمناک، با آتش دل ره می سپردیم، در زیر باران...
-
زمزمه ی دل
چهارشنبه 11 اردیبهشت 1392 20:21
سال ها حیات را یک زمزمه کافیست، از حضور آنکه دوستش داری در قلبت، شب از یادش مست شدن و روز آغوش دل را به پرواز خیالش گشودن. چشم ها بی نوایی، محروم بودن خود را به دامان چهره سر می دهند اما دل از هر لحظه حضور عاشقانه دوست آرامش و شادی بی پایانیست. روزها می گذرد و عشق را، دوستی را هر روز آهنگی دیگر است با دل عاشق و این...
-
مانده از شب...
چهارشنبه 11 اردیبهشت 1392 01:02