خانه دوست

خانه دوست

رویش عشق سرآغاز کتاب من و توست...
خانه دوست

خانه دوست

رویش عشق سرآغاز کتاب من و توست...

با تو...

چه در دل من

چه در سر تو

من از تو رسیدم به باور تو

تو بودی و من به گریه نشستم

برابر تو به خاطر تو به گریه نشستم

بگو چه کنم

با تو، شوری در جان

بی تو، جانی ویران

...

_______________

محمد اصفهانی / ارمغان تاریکی

نظرات 1 + ارسال نظر
پارسبانو جمعه 30 تیر 1391 ساعت 10:34 ق.ظ

غمگین بود اما دلنواز
...
من وضو با نفس خیال تو میگیرم و در قنوتم آرزوی سبز دیدار تو را زمزمه می کنم

استعارات و تشبیهات خیال انگیز زیبایی است
آرزویم یک لحظه دیدار توست

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.