خانه دوست

خانه دوست

رویش عشق سرآغاز کتاب من و توست...
خانه دوست

خانه دوست

رویش عشق سرآغاز کتاب من و توست...

قطره اشک خدا...

باران می بارید

و من حس می کردم دست های خدا را

 که به من قطره هایش را هدیه می داد!

دست های خدا پر از قطره بود

به زمین نگاه می کرد و بندگانش را برمی گزید...

و باران بارید و بارید

و هیچ کس ندانست که اشک خدا

اولین قطره باران بود...!!!

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.