خانه دوست

خانه دوست

رویش عشق سرآغاز کتاب من و توست...
خانه دوست

خانه دوست

رویش عشق سرآغاز کتاب من و توست...

دل


دیری است که دل آن دل دلتنـــگ شدن ها 

بی دغدغه تن داده به این سنـــگ شدن ها

آه ای نفس از نفس افتـــــــــاده، کجا رفت
در نای نی افتادن و آهنگ شــــــــــدن ها

کو ذوق چکیدن ز سر انگشت جنـون کو؟ 
جاری به رگ سوخته چنگ شــــــدن ها

پای طلبم هست و به منزل نرسیــــــــــــدم
من ماندم و فرسوده فرسنگ شــــــدن ها


______________

ساعد باقری

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.