خانه دوست

خانه دوست

رویش عشق سرآغاز کتاب من و توست...
خانه دوست

خانه دوست

رویش عشق سرآغاز کتاب من و توست...

صبحدم



و یک روز صبح میان سکوت خسته پاییز، زیر پرتو کم فروغ خورشید، رفت میان باغ خزان، سفره دلش را گشود، پهن کرد روی رنگین کمان برگ های خشکیده ... پرنده های باغ یک به یک آمدند، دانه ای برچیدند و رفتند، و تمام باغ عاشق شدند...

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.