خانه دوست

خانه دوست

رویش عشق سرآغاز کتاب من و توست...
خانه دوست

خانه دوست

رویش عشق سرآغاز کتاب من و توست...

روز داوری 3


نیل مراد بر حسب فکر و همت است

از شاه نذر خیر و ز توفیق یاوری


رسیدن به مقصود و خواسته، در اصل بستگی به اندیشه و پشتکار شما دارد و کمک های خیر بزرگان (شاه) و یار شدن بخت تنها می تواند کمک کننده شما باشد.


حافظ غبار فقر و قناعت ز رخ مشوی

که این خاک بهتر از عمل کیمیاگری


غبار فقر و قناعت: اضافه تشبیهی؛ اصولا از دیدگاه عرفان در پی ثروت رفتن، پایانی ندارد و باید با قناعت جایی بر طمع انسانی سرپوش نهاده شود؛ حتی اگر انسان کیمیاگر هم باشد و از مس طلا بسازد (و به سبب آن بتواند بی اندازه طلا داشته باشد) باز هم هیچ گاه راضی و قانع نخواهد شد، پس همان به که قناعت پیشه کند و برای خودش مرزی قائل شود که "چشم تنگ دنیا دار را // یا قناعت پر کند یا خاک گور...". و این گونه است که می گوید غم افتادگان خور که اصل شادی و عافیت در زندگی خوبی کردن به دیگران است همان گونه که خدا تو را مورد رحمت و لطف قرار داد. نقل است که نوشیروان قصد کرد چشمه آب حیات را بیابد. پس لشگری فراهم آورد از اصحاب و نزدیکان مورد وثوق و پس از دیری جستجوی پیرمردی خردمند را یافتند که راه می دانست ولیکن از شدت پیری ناتوان بود پس او در زنبیلی نهادند و بر چهارپایی و فرزندش نیز همراه لشگر راهی شد. در میانه راه به غاری رسیدند بس تاریک که نور هیچ مشعلی را توان روشن نمودن آن نبود. پیر دانست و در گوش پسر گفت شن هایی که کنون شما بر آن پای می گذارید در و یاقوت است ولی دُرّ حسرت است زیرا هر آن که یک دانه بردارد بعدا حسرت خواهد خورد که چرا دو دانه برنداشته و آن که یک انبان بردارد باز حسرت خواهد خورد که چرا دو انبان برنگرفته است. پس بهتر آن که هیچ کس نداند و همه راه خویش گیرند و از حسرت و طمع در امان؛ و حکایت طمع و قناعت در مال دنیا عموما این گونه است...

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.