خانه دوست

خانه دوست

رویش عشق سرآغاز کتاب من و توست...
خانه دوست

خانه دوست

رویش عشق سرآغاز کتاب من و توست...

باغ بهار

امروز غروب، سر راه، فروشنده های خطی آلوچه را دیدم و سرکی به باغ کشیدم...


آخرین شکوفه های گیلاس گشوده شده و کم کم گلبرگ ها میهمان سپید دامن خاک می گردند. تقدیم به گلبرگ دل دوست که همیشه بهار است و بهار را در یاد زنده می کند...



و طعم "ترش" و دلچسب حیات، که بر دل دوست می نشیند، اگرچه بی دوست میهمانی باغ را نشاط کم است...

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.