خانه دوست

خانه دوست

رویش عشق سرآغاز کتاب من و توست...
خانه دوست

خانه دوست

رویش عشق سرآغاز کتاب من و توست...

میهمانی

دیشب خواب دیدم یه مهمانی بود توی منزل پدربزرگم، شاید آخرین مهمانی که اونجا بود، حدود 15 سال پیش بود ولی با آدم های امروز و کمی هم دیروز و اون فضای قدیمی که شش سال هم در یک اتاق کوچکش زندگی کردم...

یه جاهایی بعد از این که سفره را جمع کردیم، نمی دونم که چی شد به یادت افتادم، دلم هوات را کرد؛ غم دوریت نشست روی نفس هام...

بیدار شدم، اذان صبح بود

نظرات 2 + ارسال نظر

پیامبر(ص) می فرمایند:
«هر کس قرآن بخواند، گویى به مرتبه پیامبرى رسیده است، جز آن که بر او وحى نمى‌شود!»

برنامه ی ختم گروهی قرآن با خواندن تنها یک برگ از مصحف شریف
دوست داشتید در این برنامه ی نورانی شرکت کنید تشریف بیارید

منتظر حضورتون هستیم[گل]

مریم بانو سه‌شنبه 19 شهریور 1392 ساعت 12:04 ق.ظ

انشاله خیر است.

ممنون
خواب ها بیشتر مخلوطی است از خاطرات قدیم و جدید و دغدغه های روزانه...

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.