خانه دوست

خانه دوست

رویش عشق سرآغاز کتاب من و توست...
خانه دوست

خانه دوست

رویش عشق سرآغاز کتاب من و توست...

پرواز


دیروز غروب که بر می گشتم، یه دسته پرنده دیدم در حال پرواز. فرصت نشد عکس بگیرم ولی یاد دوست افتادم و ...

این روزها اگر حسی باشه، شب ها مطالعه ای می کنم. کتاب "در شهر نی سواران" را می خوندم از باستانی پاریزی، رسیدم به این شعر، چند روزی بود اینترنت مختل شده بود اما الان روبه راه شده...:


امشب از لطف به دلداری ما آمده ای

خوش قدم باش که بسیار به جا آمده ای

چه عجب یاد حریفان پریشان کردی

لطف کردی که به یاد دل ما آمده ای

...

گفته بودی شبی از حالت ما می پرسی

شاید اندر پی وعده به وفا آمده ای

...

سر به پای تو فشانم که صفا آوردی

تا به دلداری این بی سر و پا آمده ای

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.