خانه دوست

خانه دوست

رویش عشق سرآغاز کتاب من و توست...
خانه دوست

خانه دوست

رویش عشق سرآغاز کتاب من و توست...

قرص مهتاب

آسمان را که نگریست، مهتاب نیم قرصی بود در گوشه ی یک حوض بنفش، پیش چلچراغی سرد و کم فروغ از ستارگان؛ حکایتی نیافت در خاطر از صورت نیمه پنهان ماه؛ سخن سرایان را تا کنون یا ذوق ماه تمام بوده یا "داس مه نو". خاطره های و گردش این روزها در دیدگانش ، زندگی این روزها، رویاهای تودرتوی این شب ها، شب هایی که گاه میان تخیل تاریکی و یک رشته ی نور، حرف هایی می جوشد در درون اما نخواست به روشنی یک چراغ پرده نازک سکوت را فرواندازد. دفتر کوچک خاطره ها لابلای گام ها، میان غبار زمانه، تنها بود...


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.