خانه دوست

خانه دوست

رویش عشق سرآغاز کتاب من و توست...
خانه دوست

خانه دوست

رویش عشق سرآغاز کتاب من و توست...

"یاد داشتم چون به درخت گل رسم..."

باغچه پر از گل بود و بوته ها سر به آسمان ساییده، گل صد پر، به اندازه هزار پر به وسعت دو دست، گل های سپید و صورتی آراسته بود. در یادش بود که دوربین بیاورد و برای دوست تصویری از این زیبایی بفرستد، تا آمد قدمی بردارد، گل ها شروع کردند به پرپر شدن و پژمردن، دلش گرفت، هنوز مانده بود چند گل صورتی که بر شاخه ی بلند گل هنوز نشاط و زیبایی هدیه می دادند... اما دوباره صبح دمید و پرنده ی خاطر دوست پرکشید میان روشنی دوردست ها و مسافر را سپرد به همان ازدحام سکوت و خیال ...